قسمت هشتم
دکتر : نگران نباش !! چون چانیول خیلی زود مریض میشه .
بک : اینو می دونستم ولی فکر نمی کردم که کارش به دکتر بکشه !
دکتر : حالا که چانیول رفته بیرون از عصابانیت می خوام یه چیزی بهت بگم چانیول ادم عجیبیه مراقبش باشید نه میشه از احساساتش خبر دار شد نه میشه فهمید تو افکارش چی می گذره و چانیول همه چیز رو می ریزه تو خودش نبین که این انقدر می خنده و شوخه مراقبش باشید .
بک : اصلا از حرفاتون چیزی سر در نمیارم .
دکتر : داشتم خصوصیات چانیول رو می گفتم اخه من روانشناس هم هستم دارم میگم که چانیول همه چیز رو بروز نمی ده و من براش نگرانم اینا بهش اسیب می رسونه اوووف امید وارم فهمیده باشی !
بک : اممممم
دکتر : چیه ؟؟
+ هه ی بک نمی یای ؟؟
بک : اومدم ، ممنون دکتر .
دکتر : خواهش ، به امید دیدار .
+ چی می گفت دوساعت ؟؟
ادامه مطلبقسمت هفتم
+ نمی دونم ! اهم اهم
بک : فلفل !!!
+تنده تند !!
بک :ببخشید خانم شما توی این غدا فلفل ریختید ؟؟؟
×ام نه نریختیم اصلا تو این غدا فلفل نمی ریزیم .
بک : اوووف .
× شاید اشپز جدیدمون ریخته باشه !! بزاریذ ازش بپورسم .
بک : باشه .
+ این توش فلفله دیگه چیو می خوای بپرسی ؟؟
بک : راست میگی ولی ازش بپرسیم چه فلفلی ریخته .
+ راست میگی !! اهم اهم اهم معلومه از شانس گند من فلفل سیاهههه .
بک : نفوذ بد نزن !!
× با عرض معذرت توش فلفل سیاه ریخته واقعا عذر می خوام !!
بک : پاشو بریم دکتر !!
+ نه اول باید غذامونو بخوریم .
بک : چانیول !!! تو به فلفل حساسیت داری !! بدنت دون دون های قرمز می زنه بعدشم بدنت یه سره می خواره ، پاشو !!
+ همین که گفتم .
بک : لجباز !
ادامه مطلب
قسمت ششم
+یعنی چی ؟؟
بک : یعنی اینکه تو از دخترا خوشت میاد یا می بینیشون احساسی پیدا می کنی ؟؟
+ خوب . اره ، اینو به هر پسر دیگه ای بگی همینو بهت میگه چون این ذات انسان که یه احساس خاصی نسبت به جنس مخالفش داشته باشه !! به اطرافت نگاه کن ، از انسان بگیر تا حیونات همه جف هستن ، پس باید همچین حسی باشه
بک : ولی سهون میگه که از دخترا خوشش نمیاد .
+ اون ؟؟ اون که با نگاهش به دخترا دلشونو می بره اینو گفته می تونم بگم حرف چرت زده !! اون پوکرفیست اعظم . خودم آمارشو دارم ، بهت دروغ گفته خخخخخ .
بک : پس آمارشو داری ؟؟
+ اره دارم ، اصلا کسی نیست که بگه از دخترا بدم بیاد حالا مال بعضی ها خیلی کمه مال بعضی ها خیلی زیاد از حده !! بکیشم خودمون داریم .
بک : کی ؟؟
+ از او دسته های خیلی زیاده !
بک : خخخ حتما داری کای رو میگی ؟؟
+ دقیقا ، اگه سهون این حرف رو بهت گفته حتما جزو دسته کمه .
بک : باشه خخخخ حالا که به حرفات گوش کردم می بینم داری راست میگی .
+ حالا چی شده ؟؟ عاشق شدی ؟؟
بک : من ؟؟ نه بابا ، فقط می خواستم یه بحث دوستانه داشته باشیم .
+ در اینده بدردت می خوره .
ادامه مطلبقسمت پنجم
{30 دقیقه بعد }
×ممنون که با هام همکاری کردین ، میشه باهاتون عکس بندازم ؟؟
+ حتما ، بچه ها بیاید عکس بندازیم !!
× 1، 2،3،ممنون .
اعضا : خواهش می کنیم
بک : خواهش می کنم
+ بک خودتو نگیر !!
کای : اوه بک !! بلدی ها
بک : دیگه در این حد بلدم !!!
+ می خوای بلد نباشی !! مثلا تو راهنمایی و دبیرستان خوندی !!
بک : راست میگه خخخخخ
دی او : اگه اینو به من گفته بود همین جا حسابشو می رسیدم !!
+هیچ وقت هم چین چیزی رو نمیگم !! مگه از جونم سیر شدم !!البته اینم بگم که از زندگی خسته شدم .
چن : هنوز زوده که خسته بشی !! مگه چند سالته که داری این حرف رو می زنی !!
ادامه مطلبقسمت چهارم
+با من هستید؟؟
× شما انگلیسی بلد هستید ؟؟
+ بله .
× می خواستم ازتون آدرس بپورسم !
+بفرمایید . .
+ خوب .
× می دونید کجاست ؟؟
+ میشه گوشیتونو رو از نزدیک تر ببینم ، آ درس رو نمی بینم .
× شما که نیستید ؟؟
+ بله ؟؟؟؟؟ نه خیر نیستم!!
× ببخشید که گفتم اخه تو یه کشور غریبم .
+ خوب باید همینو مستقیم برید بعد برید سمت راست .
× ببخشید یه آدرس دیگه هم دارم ، باید اینو اول نشون می دادم خخخخ چقدر خنگم !!!
چقدر خوبه که انگلیسی بلدید !!
+ خوب شما الان تو همین خیابون هستید ، می خواید برید کمپانی اس ام ؟؟؟
× بله درسته ، من یه خبر نگارم .
+ خبرنگار ؟؟؟ { او مای گاد ، دارم بایه خبر نگار صحبت می کنم !!}
× ممنونم که کمکم کردید .
+ خواهش می کنم .
{ 2 دقیقه یعد }
× شما دارید منو تعقیب می کنید ؟؟ چیزی ازم می خواید ؟؟
+ نه نه اصلا منم راهم از این وره !!!
× خیالم راحت باشه ؟؟
+ تو کون همه مثل شما بدبینو مشکوک هستن ؟؟
× نه نه اصلا .
+ اوففف ، یه سوال داشتم !!
ادامه مطلب
درباره این سایت